جایگاه موسیقی محلی در جوامع
جامعه روستایی سنتی دارای زندگی موسیقایی پرنشاطی است که در آن آهنگهای بسیاری در اکثر ژانرها که توسط بخش بزرگی از جمعیت شناخته می شود وجود دارد. نوازندگان ساز، اگرچه به طور رسمی تحصیل نکرده بودند، اما دارای تخصص لازم را برای اجرای موسیقی بودند. فرهنگ های غربی عموماً ژانرهای مشابهی از موسیقی محلی را به اشتراک می گذارند.
یکی از مهمترین آنها تصنیف است که عموماً یک آهنگ با روایتی کوتاه با خطوط تکراری است. حماسه ها روایت های طولانی تری به سبک قهرمانی هستند که گاهی اوقات برای آواز خواندن به ساعت های زیادی نیاز دارند. برخی از آهنگ ها تشریفاتی هستند و به منظور همراهی با رویدادهایی در چرخه زندگی انسان (مانند آهنگ های مربوط به فصول کشاورزی) هستند.
سایر ژانرهای رایج عبارتند از آهنگ های عاشقانه و دیگر آهنگ های غنایی، آهنگ های همراه با بازی، لالایی ها، و آهنگ های کودکانه برای فرهنگ سازی (مانند ترانه های الفبا، ضرب المثل ها و معماها). این ژانرها معمولاً از طریق متون خود متمایز می شوند. موسیقی محلی اغلب همراه با رقص است.
در قرن نوزدهم در اروپای غربی و چند دهه بعد در آمریکای شمالی و اروپای شرقی، ترانههای عامیانه کمتر در روستاها شناخته شده بودند و به نظر میرسد که این آهنگ ها را را تا حد زیادی افراد مسنتر میشناختند. در همان زمان، در ابتدا توماس پرسی در بریتانیا و یوهان گوتفرید فون هر در در آلمان تحریک شدند و شروع به جمع آوری و انتشار آهنگ های محلی با تاکید بر سن ترانه ها و شخصیت ملی آنها برای مخاطبان روشنفکر شهری کردند.
در قرن نوزدهم، آهنگها از اجرای زنده رونویسی و نتنویسی میشدند، اما اغلب تغییر میکردند و اصلاح میشدند تا با هنجارهای مورد انتظار مطابقت داشته باشند و منتشر میشدند. علاوه بر این، در قرن هجدهم، سنتی در نواحی طبقه کارگر شهری برای ساختن آهنگها، بهویژه تصنیفهایی که رویدادهای جاری مانند جنایات و تصادفات را روایت میکردند یا درباره آن توضیح میدادند، ایجاد شد.
این آهنگها، که ممکن است واجد شرایط پیشین ژانر «موسیقی محبوب» باشند، معمولاً «تصنیفهای عریض» نامیده میشوند، زیرا روی صفحات بزرگ همراه با تبلیغات چاپ میشوند و در خیابانها فروخته میشوند. آنها توسط شاعران و آهنگسازان شهری، معمولاً به صورت ناشناس سروده می شدند و به بدنه موسیقی محلی سنتی پیوستند.
این آهنگ ها در روستاها و همچنین قهوه خانه ها و بارهای شهری جاری بودند. با توسعه ناسیونالیسم، آهنگهای محلی اغلب به فهرست سازمانهای دانشجویی مبارز (مثلاً در آلمان) و سربازان راه پیدا میکردند و گاهی اوقات (مثلاً در امپراتوری هابسبورگ) بخشی از نمایشهایی بودند که توسط افسران مسافر اجرا میشدند تا سربازگیری کنند.
در طول قرن بیستم، با کاهش اهمیت موسیقی سنتی در فرهنگهای روستایی در جهان غرب، ترانههای محلی توسط جنبشهای سیاسی و اجتماعی مختلف مورد توجه قرار گرفت. بنابراین، جنبشهای نازی و فاشیستی دهههای 1920 تا 1940 در آلمان و ایتالیا، آهنگهای سنتی را وارد کنوانسیون مراسم نظامی خود کردند.
در اتحاد جماهیر شوروی و سایر نقاط اروپای شرقی پس از سال 1945، موسیقی محلی در هنرستانهای ویژه تدریس شد و توسط افراد حرفهای (گاهی در ارکسترهای بزرگ سازهای محلی) اجرا شد که نماد برابری سنتهای عامیانه و کلاسیک بود.