خشونت خانگی و خانوادگی چیست؟
تعریف خشونت خانگی و خانوادگی
خشونت خانگی به رفتار خشونت آمیز بین شرکای صمیمی فعلی یا سابق اطلاق می شود که معمولاً در جایی که یکی از شرکا سعی می کند بر دیگری اعمال قدرت و کنترل کند (معمولاً از طریق ترس) رخ می دهد. عصبانیت می تواند شامل آزار جسمی، جنسی، عاطفی، اجتماعی، کلامی، معنوی و اقتصادی باشد.
خشونت در خانواده اصطلاح گسترده تری است که به خشونت بین اعضای خانواده اشاره دارد که می تواند شامل خشونت بین زوجین یا زوجین سابق و همچنین اعمال خشونت آمیز بین والدین و فرزند، بین خواهر و برادر و غیره باشد.
هم مردان و هم زنان خشونت را تجربه می کنند و بیشتر مردان مرتکب خشونت نیستند. با این حال، الگوهای جنسیتی در ارتکاب خشونت و قربانی شدن وجود دارد. زنان بسیار بیشتر از مردان در معرض خشونت از طرف شریک صمیمی قرار میگیرند و اثرات شدیدتری از جمله بستری شدن در بیمارستان یا مرگ را به همراه دارند. درک الگوهای جنسیتی برای درک خشونت خانگی و خانوادگی و ایجاد پاسخ های موثر از جمله اقدامات پیشگیرانه بسیار مهم است.
عوامل خطر
تعدادی از عوامل خطر برای ارتکاب یا قربانی شدن خشونت خانگی و خانوادگی وجود دارد، از جمله عوامل فردی، روابط، جامعه و اجتماعی.
- عوامل فردی می تواند شامل درآمد کم یا بیکاری، مصرف زیاد الکل یا مواد مخدر، خشم و خصومت، انزوای اجتماعی، اعتقاد به نقش های جنسیتی سخت و سابقه سوء استفاده باشد.
عوامل رابطه می تواند شامل تسلط و کنترل یک شریک بر دیگری، استرس اقتصادی، جدایی اخیر بین شرکا و روابط و تعاملات خانوادگی ناسالم باشد.
عوامل جامعه می تواند شامل فقر و مسائل مرتبط با آن (از جمله خانه های شلوغ)، سرمایه اجتماعی پایین، و تحریم های ضعیف جامعه علیه خشونت خانگی و خانوادگی باشد.
عوامل اجتماعی می تواند شامل چشم پوشی از خشونت علیه زنان و نقش های سفت و سخت جنسیتی، از جمله کنترل مردان بر تصمیم گیری و محدودیت های استقلال زنان در زندگی عمومی و خصوصی باشد.
نشانه ها را بشناسید
خشونت خانگی و خانوادگی می تواند طیفی از رفتارهای مختلف را در برگیرد. دانستن علائم می تواند به شما کمک کند تشخیص دهید که چه زمانی خشونت ممکن است رخ دهد و به شما اجازه می دهد اقدامات مناسبی برای مداخله بردارید.
- آزار جسمی: از جمله حمله مستقیم به بدن، استفاده از سلاح، رانندگی خطرناک، تخریب اموال، سوء استفاده از حیوانات خانگی در جلوی اعضای خانواده، حمله به کودکان و محرومیت از خواب اجباری.
- سوء استفاده عاطفی: مقصر دانستن قربانی برای همه مشکلات در رابطه، مقایسه مداوم قربانی با دیگران برای تضعیف عزت نفس و ارزش خود، کنار گذاشتن تمام علاقه و مشارکت (مثلاً هفته ها سکوت).
- سوء استفاده جنسی: هر نوع فعالیت جنسی بدون رضایت، انتقاد، یا استفاده از توهین های تحقیرآمیز جنسی.
- آزار اجتماعی: انزوای سیستماتیک از خانواده و دوستان از طریق تکنیک هایی مانند بی ادبی مداوم با خانواده و دوستان، جابجایی به مکان هایی که قربانی هیچ کس را نمی شناسد، و منع یا جلوگیری فیزیکی قربانی از بیرون رفتن و ملاقات با افراد.
- آزار کلامی: تحقیر مستمر، چه به صورت خصوصی یا عمومی، با حملاتی که به دنبال مضامین واضحی هستند که بر هوش، تصویر بدن و ظرفیت به عنوان عضو خانواده، والدین یا همسر تمرکز دارند.
- سوء استفاده معنوی: ممانعت از دسترسی به مراسم، زمین یا خانواده، جلوگیری از انجام مراسم مذهبی، اجبار قربانیان به انجام کارهایی بر خلاف باورهای خود، تحقیر پیشینه فرهنگی، یا استفاده از آموزه های دینی یا سنت های فرهنگی به عنوان دلیلی برای خشونت.
- سوء استفاده اقتصادی: کنترل کامل تمام اموال، عدم دسترسی به حساب های بانکی و…
بدانید چگونه پاسخ دهید
دانستن اینکه به فردی که خشونت خانگی و خانوادگی را تجربه می کند چه باید گفت، می تواند سخت باشد. در ادامه به چند ایده از راه های موثر برای حمایت از فردی که مورد خشونت واقع شده اشاره شده است.
- گوش دادن: گوش دادن می تواند تجربه ای توانمند برای فردی باشد که تحت تأثیر خشونت قرار گرفته است. به آنها فضایی بدهید تا داستانشان را بگویند و همدل و دلسوز باشید.
- آنها را تأیید کنید و باور کنید: اغلب افرادی که مورد خشونت قرار می گیرند تمایل ندارند که داستان خود را با دیگران به اشتراک بگذارند زیرا مطمئن نیستند که دیگران آنها را باور کنند، میتوانید با نشان دادن اینکه به حرفهای او باور دارید، بدون توجه به آنچه که به اشتراک میگذارند، به او کمک کنید احساس قوی بودن کند.
- واضح باشید که آنها مقصر نیستند: افرادی که خشونت خانگی و خانوادگی را تجربه می کنند اغلب می توانند به شدت احساس ترس کنند و نسبت به خود نامطمئن باشند.شما می توانید با این افراد همدردی کنید و با گفتن جملاتی مانند: “خشونت غیرقابل قبول است.” شما سزاوار این رفتار نیستید.» و… به وی بگویید که مسبب خشونت نبوده. از پرسیدن جملاتی مانند: «چرا نمیروی؟»، «برای جلوگیری از این وضعیت چه کاری میتوانستی انجام میدادی؟» و «چرا به تو ضربه زدند؟» بپرهیزید.
مهمتر از همه، به آنها کمک کنید تا در جستجوی کمک تخصصی باشند: نیازی نیست سعی کنید وضعیت را اصلاح کنید یا یک مشاور باشید. آنها را به خدماتی ارجاع دهید که می توانند از آنها پشتیبانی کنند.