ویژگی های اجرایی موسیقی سنتی
سبک های آواز
اگرچه هر فرهنگ سبک موسیقی متمایز خود را دارد اما موسیقی محلی در سراسر اروپا ویژگی های مشترک مهمی دارد. کیفیت اجرای آواز و ساز به طور قابل توجهی با موسیقی هنری غربی متفاوت است.
صدای گاه عجیب، خشن و پرتنش و تزیینات استادانه در آواز محلی، کم و بیش طبیعی یا عمدی به اندازه سبک آوازی خوانندگان آموزش دیده رسمی نیست. نحوه آواز خواندن و رنگ لحن موسیقی بر اساس قومیت و طبقه متفاوت است.
بلا بارتوک آهنگساز مجارستانی در مطالعات خود در مورد موسیقی محلی اروپای شرقی دو سبک اصلی آواز را در موسیقی محلی اروپا شناسایی کرد که آنها را (parlando-rubato و tempo giusto) نامید.
Parlando-rubato، با تاکید بر کلمات، اغلب از الگوهای دقیق متریک و ریتمیک فاصله می گیرد و بسیار تزئین شده است، در حالی که tempo giusto از الگوهای متریک پیروی می کند و سرعت یکنواختی دارد. هر دو سبک آواز خواندن را می توان در بسیاری از نقاط اروپا و در موسیقی محلی اروپایی شنید.
آلن لومکس، محقق آمریکایی موسیقی سنتی، با استفاده از معیارهای مختلف، سه سبک اصلی آواز را شناسایی کرد که آنها را اوراسیا، اروپایی قدیمی و اروپایی مدرن نامید. سبک اوراسیا که عمدتاً در جنوب اروپا و بخشهایی از بریتانیا و ایرلند و همچنین در خاورمیانه و جنوب آسیا یافت میشود. این سبک اغلب تنشآمیز، آراسته و اساساً با آواز انفرادی مرتبط است.
سبک قدیمی اروپایی، مشخصه بخشهای مرکزی، شرقی و شمال اروپا، آرامتر است. این سبک اغلب با آواز گروهی همراه است که در آن صداها به خوبی با هم ترکیب می شوند. سبک مدرن اروپایی که عمدتاً منشا شهری و اروپای غربی دارد، در واقع چیزی شبیه سازش بین دو مورد دیگر است.
اشکال آهنگ ها
آهنگ چندین بار با بیت های متوالی یک شعر تکرار می شود. آهنگ ها ممکن است دو تا هشت خط داشته باشند. رابطه متقابل موسیقایی بین ردیف ها به عنوان فرم توصیف می شود. اگرچه بسیاری از انواع فرم ها به طور جهانی مورد استفاده قرار می گیرند، اما هر فرهنگ از انواع خاصی حمایت می کند.
به عنوان مثال، در موسیقی محلی انگلیسی، چهار خط با محتوای متفاوت رایج است (ABCD)، اما فرمهایی که پایانهای آنها به مواد ارائهشده در ابتدا باز میگردد نیز یافت میشوند (مانند ABBA، AABA، ABCA، ABAB). اشکال مشابهی در اروپای شرقی یافت میشود، جایی که استفاده از خط ملودیک در سطوح متوالی بالاتر یا پایینتر نیز مهم است. در موسیقی محلی مجارستان، فرم AA5A5A یا AAA4A4 رایج است.
در موسیقی محلی چک فرم های رایج، AA5BA و AA3A2A هستند. انحراف از این هنجارها بیشتر در اروپای شرقی دیده می شود. به عنوان مثال، برخی از سرودهای کریسمس رومانیایی یک فرم سه خطی به نام ABA را نشان می دهند که در آن سطرها متوالی 9، 11 و 9 بیت دارند و آهنگی با پنج سطر که همگی تغییراتی از خط اول هستند،( AA’A. ″AA″).
از جمله استثناها آهنگهای کودکانه و همچنین برخی روایتهای حماسی است. آهنگهای بازی کودکان، لالاییها، قافیههای شمارششده، و قافیههای مهد کودک از مقیاسها و ریتمهای محدود و دامنه ملودیک کوچکی استفاده میکنند و ممکن است فقط از یک خط موسیقایی تشکیل شده باشند که بارها تکرار شده است.
سادگی و شباهت آنها در سراسر جهان نشان می دهد که آنها ممکن است لایه ای باستانی را در تاریخ موسیقی تشکیل دهند.
آواز عامیانه حماسی که زمانی در سراسر اروپا و در غرب و جنوب آسیا رایج بود، دارای سه سنت اصلی اروپایی بود که در قرن بیستم ادامه یافت: روسی، فنلاندی و بالکان. سنتهای حماسی روسی و اوکراینی شامل آوازهای تزیین شده، اغلب بداههپردازی میشود، که در آن آهنگها گاهی به صورت چند صدایی توسط مخاطبان خوانده میشد.
تأثیر موسیقی عامه پسند بر موسیقی محلی، در قرن 19 و 20 بسیار قوی شد که تمایل به محدود کردن و استاندارد کردن فرم ها دیده می شد.
ریتم ها و مقیاس ها
در سنت های قدیمی تر موسیقی محلی، تا حد زیادی به متر (عبارت است از گروههای دوتایی، سهتایی، چهارتایی که اغلب اصوات اول شان دارای تأکید است) شعر بستگی دارد.
بنابراین، در اروپای غربی، جایی که شعر به صورت متریک سازماندهی شده است، گرایش به ساختار حتی ایزومتریک بر اساس یک نوع متر وجود دارد و معمولاً به صورت 4/4، 3/4، یا 6/8، اگرچه 5/4 ظاهر می شود. در اروپای شرقی، به طور کلی، تعداد هجاها در هر سطر، بدون توجه به تعداد هجاهای تاکید شده، عامل اصلی سازماندهی است. بر این اساس، تعداد نتها مهم است، و واحدهای متریک تکراری اما پیچیده (مثلاً 7/8، 11/8، 13/8) بهویژه در آهنگهای مجارستانی، بلغاری و رومانیایی وجود دارند.
چند صدایی و همراهی
نوای سنتی در تجلی شهری و نهادی قرن بیست و یکم معمولاً توسط خوانندگان همراه با سازهای زهی، گروه های ساز یا گروه کر اجرا می شد. موسیقی سنتی چند صدایی، با چندین ردیف ملودیک همزمان، بخشی از سنت های قدیمی در برخی از نقاط جهان است.
موسیقی سنتی آوازی چندصدایی در اروپای شرقی و جنوبی بیشتر از اروپای غربی رایج است.
سادهترین سبک موسیقی سنتی شامل سازههای دو صدایی است که از آواز موازی یک آهنگ در سطوح مختلف صدا استفاده میکنند. سبک های پیچیده تر شامل آهنگ های کرال در سه یا چهار صدایی است. بسیاری از تکنیک های آواز چند صدایی در شبه جزیره بالکان و در مناطق کوهستانی ایتالیا استفاده می شود.
آواز موازی رایج ترین نوع چند صدایی عامیانه است. ثلث های موازی ( یعنی آواز خواندن یک آهنگ با فاصله یک سوم ) در سراسر اروپا یافت می شود، اما به طور ویژه در اسپانیا، ایتالیا، و کشورهای آلمانی زبان وجود دارد.
چند صدایی در موسیقی سنتی، گاهی نزدیک به شیوه های آوازی و گاهی کاملاً مستقل، از نظر جغرافیایی گسترده تر از همتای آوازی خود است.
به نظر می رسد سبک های همراهی در اروپای غربی در طول هزار سال گذشته تغییر کرده است. موسیقی محلی رایج شهرهای مدرن، اصطلاحات هارمونیک پیچیده تری را در خود جای می دهد، اما نقش عظیم گیتار در موسیقی عامه پسند به نظر می رسد سهمی از سنت های محلی بوده است.
ابزار
سازهای موسیقی محلی از نظر نوع، طرح و منشأ متفاوت هستند. از نظر تاریخی و منشأ، آنها را می توان تقریباً به چهار طبقه تقسیم کرد.
گروه اول که از ساده ترین سازها تشکیل شده است، شامل سازهایی است که فرهنگ های عامیانه اروپایی با بسیاری از فرهنگ های قبیله ای در سراسر جهان مشترک هستند.
از جمله آنها می توان به جغجغه، فلوت با و بدون سوراخ انگشت، سوت برگ و شیپورهای چوبی بلند مانند آلپن هورن سوئیس اشاره کرد. این سازها معمولاً با بازی های کودکان، شیوه های سیگنال دهی و بقایای آیین های پیش از مسیحیت مرتبط هستند. آنها ظاهراً قرن ها پیش به طور گسترده توزیع شدند.
گروه دوم شامل سازهایی است که از فرهنگ های غیر اروپایی به اروپا یا قاره آمریکا برده شده و اغلب تغییر کرده اند مانند بانجو و زیلوفون متعلق به آفریقا.
گروه سوم سازها شاید محصول خود فرهنگ روستا باشد. نمونهای از آنهایی که از مواد مفید ساخته شدهاند، (Dolle) است، نوعی کمانچه که در شمال غربی آلمان استفاده میشود و از یک کفش چوبی ساخته میشود. یکی از پیچیده ترین سازها ممکن است چنگ کمانی باشد که زمانی در شمال اروپا رایج بود اما بعداً عمدتاً به فنلاند محدود شد.
گروه چهارم که احتمالاً بیشترین اهمیت را دارد، سازهایی را تشکیل میدهند که از فرهنگ موسیقی شهری و سنتهای موسیقی کلاسیک و عامهپسند گرفته شده و گاه بهطور اساسی تغییر کردهاند. ویولن، ویولن باس، کلارینت و گیتار از جمله این موارد برجسته هستند. در تعدادی از موارد، سازهایی که در قرون وسطی و بعد از آن در موسیقی هنری مورد استفاده قرار میگرفتند، اما در نهایت رها شدند، تا قرن بیست و یکم در موسیقی محلی استفاده میشدند.