آبراهام مازلو
آبراهام مازلو روان شناسی که از گمنامی بیرون آمد و به یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین روانشناسان قرن بیستم تبدیل شد. توسعه «سلسله مراتب نیازها» و کمک های او به روان شناسی انسان گرایانه، رویکرد رشته روانشناسی به مطالعه رفتار انسان و الگوسازی ذهن انسان را تغییر داد.
سال های کودکی
آبراهام مازلو پسر یهودی مهاجر از روسیه بود. والدین او به سختی تحصیل کرده بودند و زندگی را در پله های پایین نردبان اجتماعی و اقتصادی بروکلین، نیویورک پایه گذاری کردند.
آبراهام مازلو در سال 1908 به دنیا آمد که اولین فرزند از هفت فرزند خانواده بود، او به عنوان یک یهودی، بارها توسط باندهای محلی در محیطی نژادپرستانه مورد آزار و اذیت قرار گرفت.
سال های تحصیلی
اگرچه والدین او اساساً بیسواد بودند، اما معتقد بودند که تحصیلات عالی کلید فرار فرزندانشان از فقر است. مازلو در سیتی کالج نیویورک ثبت نام کرد، جایی که والدینش از او خواستند در رشته حقوق تحصیل کند، چیزی که مازلو از آن متنفر بود.
در کمتر از یک سال، او تحصیل در رشته حقوق را رها کرد و به کرنل منتقل شد، اما در آنجا نیز وضعیت خوبی نداشت. وی مدتی بعد از کالج سیتی فارغ التحصیل شد و برای تحصیل در رشته روانشناسی به تحصیلات تکمیلی در دانشگاه ویسکانسین پرداخت.
در این بین، مازلو به با وجود مخالفت های شدید والدینش با دختر عموی اول خود، برتا گودمن، ازدواج کرد. او با همسر و فرزند اولش به ویسکانسین نقل مکان کرد و در آنجا به عنوان دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی ثبت نام کرد. او مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه ویسکانسین گرفت و پایان نامه خود را در سال 1931 به پایان رساند.
مشارکت های اولیه در روانشناسی
آموزش مازلو مبتنی بر نظریه های جریان اصلی آن روز بود، که به معنای دوزهای سنگین نظریه فرویدی و ایده آل های رفتارگرایی بسیار تأثیرگذار بود.
اما مازلو ثابت کرد که متفکر نوآوری شدید است. او یک دانشگاهی محترم بود که در به چالش کشیدن مفروضات اساسی که اکثریت جامعه روانشناختی آن روز داشتند هراسی نداشت.
برای مثال، مازلو اشتباه میدانست که زیگموند فروید نظریهی شخصیت انسان را عمدتاً از طریق مطالعه بیماران روانی یا افراد ناسازگار اجتماعی توسعه داده است.
در عوض، مازلو استدلال میکرد که ما باید به دنبال افراد موفق، شاد و سازگار باشیم تا نظریههای اساسی را در مورد اینکه چه چیزی افراد را «عادی» میکند، تدوین کنیم. از آبراهام مازلو گاهی به عنوان «ضد زیگموند فروید» نیز یاد می شود.
سلسله مراتب نیازها
مازلو همچنین به فقدان ملاحظات معنوی هم در ایده های فروید و هم در ایده های مکتب رفتارگرایی اسکینر مشکوک بود. هر دو فروید و اسکینر اساساً بی خدا بودند و رفتار انسان را بر اساس این ایده الگوبرداری کردند که انسان ها ماشین های بیولوژیکی کم و بیش هوشمندی هستند که واکنش نشان می دهند و با محیط خود سازگار می شوند.
مازلو، اما، دیدگاه متفاوتی داشت او احساس می کرد جنبه های بالاتری در روان انسان وجود دارد که نمی توان آنها را نادیده گرفت.
برای این منظور، مازلو در نهایت مدلی را که در آینده به خاطر آن مشهور شد تحت عنوان ساختار هرمی “سلسله مراتب نیازهای” خود را توسعه ارائه داد. سلسله مراتب نیازهای مازلو حاکی از آن است که برای دستیابی انسان به حالت شادی بالاتر، ابتدا باید مرتبه پایین تری از نیازها ارضا شود. این فرآیند در قالب هرمی نشان داده شده است.
در پایه هرم اساسی ترین نیازهای بقا وجود دارد: اکسیژن، غذا، آب، رابطه جنسی، خواب. مازلو گفت بدون آنها، ارگانیسم می میرد. اما هنگامی که کمترین نیازها برآورده شد، انسان میتواند به سطح بعدی برود، که مواردی مانند امنیت بدن، ایمنی، سلامتی، خانواده و غیره است.
سلسله مراتب نیازهای مازلو پنج سطح دارد. در اوج ایده ای بود که او آن را «خودشکوفایی» نامید. این بالاترین حالت آرامش، شادی، عشق و هوش است که انسان می تواند پس از رسیدگی به تمام نیازهای سطح پایین خود به آن دست یابد.
مرگ و میراث
آبراهام مازلو در سال 1970 در سن 62 سالگی بر اثر حمله قلبی هنگام دویدن در منلو پارک کالیفرنیا درگذشت. اصطلاحاتی که مازلو ابداع کرده است، مانند «تجربه اوج» و «خودشکوفایی» به
برخی از آثار
نظریه انگیزش انسان (A Theory of Human Motivation)
انگیزه و شخصیت (Motivation and Personality)
به سوی روانشناسی وجود (Toward a psychology of being)
ادیان، ارزش ها و تجربیات اوج (Religions, Values, and Peak Experiences)
دورتر از طبیعت انسان (The Farther Reaches of Human Nature)
مازلو در مورد مدیریت (Maslow on Management)
قدرت خودشکوفایی آبراهام مزلو (The Power of Self-Actualization Abraham Maslow)
خودشکوفایی آبراهام مازلو (Self-Actualization Abraham Maslow)
دانش جدید در ارزش های انسانی آبراهام مازلو (New Knowledge in Human Values Abraham Maslow)
شخصیت و رشد: یک روانشناس انسان گرا در کلاس درس (Personality and Growth: A Humanistic Psychologist in the Classroom)
روانشناسی علم: یک شناسایی (The Psychology of Science: A Reconnaissance)