6 راه کوچک برای کمک به کودکان برای داشتن هوش عاطفی بیشتر
در زمانی که استرس به اوج خود رسیده است، یادگیری نحوه برخورد با احساسات کودکان بیش از هر زمان دیگری مهم است.
در این مقاله شش نکته تخصصی ارائه شده که والدین می توانند برای کمک به کودکان خود از آن استفاده کنند.
چگونه میتوانیم به فرزندانمان کمک کنیم تا انعطافپذیری لازم برای رسیدن به اهداف خود را به دست آورند؟
شروع این فرآیند با پرورش هوش هیجانی آغاز می شود (توانایی ما برای آگاهی، کنترل و بیان احساسات).
این چیزی است که اکنون بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز داریم. همدلی، شفقت و خودآگاهی می تواند به هر یک از ما کمک کند تا اعمال خود را با اهداف و ارزش های خود هماهنگ کنیم.
متأسفانه، والدین عمداً در مورد هوش هیجانی با فرزندان خود صحبت نمی کنند و اینکه هوش هیجانی چیست و چرا مفید است.
تحقیقات نشان می دهد که جوانان با EQ بالا (که مخفف ضریب عاطفی و مترادف با هوش هیجانی است) نمرات بهتری کسب می کنند، اغلب دچار افت تحصیلی و ترک مدرسه نمی شوند و انتخاب های سالم تری دارند.
به عبارت دیگر، مزایای واقعی و عملی رشد هوش هیجانی در کودکان ما وجود دارد.
اما EQ به خودی خود اتفاق نمی افتد. پرورش هوش هیجانی در فرزندانمان مستلزم این است که هدفمند، صادق و در دسترس باشیم.
خبر خوب این است که این علم به سختی پرتاب موشک نیست، اما نیاز به یک نقشه راه دارد. در ادامه شش راهکار پیشنهادی برای کمک به شما وجود دارد:
1.منشور خانواده ایجاد کنید
قبل از اینکه تلاش خود را برای تبدیل شدن به خانوادهای باهوشتر از نظر عاطفی شروع کنید، مطمئن شوید که همه درباره چرایی و چگونگی موفقیت در یک صفحه هستند.
به عبارت دیگر، یک منشور خانوادگی (تعیین حقوق و وظایف اعضای خانواده) ایجاد کنید که تعریف میکند میخواهید خانواده چه احساسی داشته باشد و چگونه به طور سازنده به تعارضات، هم بین یکدیگر و هم با دنیای خارج رسیدگی میکنید.
آگاهی از این موضوع در همان ابتدا به هموار کردن مسیر و ایجاد مسئولیت پذیری مشترک کمک می کند.
2.لحظه های متا را بگیرید
زمانی که دنیا دچار آشفتگی، هرج و مرج و دور از کنترل می شود، یکی از سالم ترین پاسخ هایی که می توانیم به فرزندان خود بیاموزیم این است که یک لحظه متا داشته باشیم. یعنی به سادگی توقف کنید، یک نفس عمیق بکشید، آنچه را که احساس میکنید تصدیق کنید و بهترین واکنش را برای مقابله با موقعیت تجسم کنید.
همه ما این روزها در معرض خطر ربوده شدن احساسی توسط هجوم مداوم موقعیت های استرس زا در اطراف خود هستیم.
آموزش دادن به فرزندانمان در مواقع آشفتگی و بلاتکلیفی بزرگ، نه تنها به آنها، بلکه به کل خانواده کمک می کند تا انعطاف پذیرتر باشند.
3.مدل هوش هیجانی
به همان اندازه که میتوانیم توضیح دهیم هوش هیجانی چیست و چرا اینقدر مهم است، هیچ چیز نمیتواند تاثیر واقعی EQ را بهتر از مدلسازی خودمان به فرزندانمان بیاموزد.
قدرت همدلی، شفقت و خودآگاهی را به صورت روزانه نشان دهید. وقتی کودکان از نزدیک میبینند که فردی با هوش هیجانی بالا چگونه رفتار میکند، احتمالاً خودشان از آن رفتار تقلید کرده و از آن سود میبرند.
4.هوش عاطفی فرزندتان را جشن بگیرید
هنگامی که کودک شروع به نشان دادن هوش هیجانی می کند، به آن رفتار پاداش دهید و تجلیل کنید. تقویت مثبت بسیار قدرتمندتر از صرف انرژی برای توبیخ رفتار منفی است. همانطور که ممکن است یک موفقیت ورزشی یا تحصیلی را جشن بگیرید، نقاط عطف EQ را نیز بشناسید. به فرزندانتان اجازه دهید بدانند که چقدر به آنها افتخار میکنید، وقتی رفتارهای محبت آمیز نشان میدهند، با دیگران همدلی نشان میدهند، یا صرفاً حس خودآگاهی بالایی از خود نشان میدهند.
5.با احساسات خود خوب باشید
این مهم است که کودکان درک کنند که هوش هیجانی به معنای رد کردن یا انکار احساسات منفی نیست. داشتن EQ بالا به این معنی نیست که شما احساس عصبانیت یا غم ندارید. این بدان معنی است که شما می دانید چگونه آن احساسات را تشخیص دهید و آنها را به شیوه ای سالم و سازنده پردازش کنید.
کودکان باید بدانند که تجربه احساسات مختلف اشکالی ندارد، اما ما همچنین میتوانیم به آنها بیاموزیم که راههای بهتری برای پاسخ به احساسات منفی نسبت به شلاق زدن وجود دارد.
کودکان باید درک کنند که والدین آنها و بقیه اعضای خانواده در کنارشان هستند تا به آنها کمک کنند تا احساسات خود را بیان کنند و زمانی که احساس ناراحتی یا استرس دارند می توانند به شما تکیه کنند.
تدوین منشور خانواده می تواند به تسهیل این اشتراک کمک کند.
6.بازتاب و بازنگری
در نهایت، به طور دوره ای بررسی کنید تا ببینید که چگونه به عنوان یک خانواده از نظر عاطفی باهوش تر می شوید. منشور خانواده را مجدداً بررسی کنید و پیشرفت را بشناسید، و همچنین آن بخش هایی را که می توانید بهتر انجام دهید را به یک تجربه مثبت تبدیل کنید.
واقعیت سخت این است که بسیاری از کودکان در حال حاضر آسیب می بینند. دنیای آنها زیر و رو شده است و تمام تلاش خود را می کنند تا خواسته های مدرسه و خانواده و زندگی را برآورده کنند.
وقتی کودکان به خانه میآیند، اغلب احساس میکنند که نیاز دارند خود را تخلیه کنند. خانوادههای آنها میتوانند بیشترین آسیب را تحمل کنند زیرا خانه جایی است که کودکان معمولاً در آن احساس امنیت میکنند.
چیزی که آنها نیاز دارند ابزار و دانش لازم برای مدیریت احساسات و ایجاد انعطافپذیری است که در تمام طول زندگی به آنها خدمت میکند. این کاری است که هوش هیجانی می تواند انجام دهد. نکته زیبا این است که وقتی به کودکانمان در مورد EQ آموزش می دهیم، خودمان از نظر احساسی باهوش تر می شویم.