16 راه برای ایجاد انعطاب پذیری در کودکان
انعطاب پذیری یکی از با ارزش ترین ویژگی هایی است که یک انسان می تواند داشته باشد. همه با مشکلات و زمانهای چالش برانگیز مواجه میشوند و ایجاد انعطافپذیری در فرزندان شما یک هدیه قدرتمند است که آنها را برای موفقیت و شادی بیشتر در طول زندگیشان آماده میکند.
کودکان از تجربیات خود می آموزند، بنابراین بسیار مهم است که تجربیاتی را ارائه دهیم که به رشد آنها کمک کند.
نانا کوروبی (Nana korobi)، یا اوکی یک ضرب المثل ساده ژاپنی است که به معنای “هفت بار زمین خوردن، هشت بار ایستادن” است. این تجسم معنای انعطاف پذیر بودن است. تاب آوری به این صورت تعریف می شود: توانایی مقاومت در برابر ناملایمات و پس زدن از رویدادهای دشوار زندگی.
برای هزاران سال، انسانها نیاز به انعطافپذیری، هم جسمی و هم ذهنی را برای مقابله با چالشهایی که زندگی برای ما ایجاد میکند را عنوان کرده اند. توسعه انعطافپذیری یک مهارت و یک تمرین است، بنابراین تلاش برای شروع رشد آن در کودکی بسیار عالی است. در ادامه فهرستی از راه های عملی و موثر برای انجام این کار گردآوری شده است.
نحوه رشد انعطاف پذیری در کودکان :
1. ورزش کنید یا هنرهای رزمی را تمرین کنید
ورزش یک راه بسیار رایج و در عین حال موثر برای ایجاد انعطاف پذیری در کودکان در تمام سنین است. ورزش می تواند استعاره ای از زندگی باشد، با فراز و نشیب های بسیاری در طول مسیر.
ورزش و هنرهای رزمی کودکان را با بسیاری از جنبههای کلیدی بزرگسالی آشنا میکند، از جمله مصیبتهای از دست دادن، تلاش برای ساختن تیم و نتایج باورنکردنی که کار سخت به همراه دارد.
2. بیرون بروید و ناشناخته ها را کشف کنید
ما دیگر به ندرت از نظر فیزیکی گم می شویم. GPS و اینترنت به این معنی است که ما هرگز بیشتر از چند کلیک نمیتوانیم بدانیم دقیقاً به کدام سمت برویم. اما اغلب زمانی است که راه را گم می کنیم که بیشتر در مورد خودمان می دانیم. ما یاد می گیریم که چگونه فشار و عدم اطمینان را کنترل می کنیم، چگونه گزینه های خود را ارزیابی می کنیم و برای حل مشکل روی پای خود بیاستیم.
بچه ها را تشویق کنید تا محیط های جدید را کشف کنند و به آنها اجازه دهید از موانعی که با آن ها روبرو می شوند عبور کنند.
3. بازی های ویدیویی انجام دهید
وقتی بازیهای ویدیویی انجام میدهیم، اغلب میبازیم (یا میمیریم!). این بخشی از نحوه عملکرد بازی ها است.
بازی بچه ها را مجبور می کند که عزم خود را با تلاش، شکست و تلاش دوباره نشان دهند. شاید دفعه بعد از تاکتیک دیگری استفاده کنند. شاید برای پیروزی نیاز به تمرین بیشتری داشته باشند. در هر صورت، بازگشت پس از باخت بخشی عادی از بازی است و این نگرش می تواند به دنیای واقعی نیز منتقل شود.
4. روابط پایدار
ایجاد روابط قوی از سنین پایین می تواند در تبدیل شدن به یک بزرگسال انعطاف پذیر و قوی از نظر ذهنی نقش داشته باشد. در حالی که خود روابط می توانند فوق العاده انعطاف پذیر باشند، تصور کودک از یک رابطه خیلی زود شکل می گیرد، خواه این رابطه بین والدین باشد یا رابطه ای که با اولین دوستان خود دارد.
کارشناسان توصیه می کنند روابط بلندمدتی را ترویج دهید که در آن کودکان برای غلبه بر تفاوت ها با یکدیگر همکاری می کنند.
کار با هم روی پروژه ها و چالش ها به دستیابی به بهترین نتایج برای همه کمک می کند و مهارت های ارزشمندی را در طول مسیر آموزش می دهد.
5. منطقه راحتی آنها را فشار دهید
شاید در را ه رسیدن به اهداف یک جوان کمی عصبی شود و با انواع چالش رو به رو شود اما همچنان مایل به تلاش است. این بدان معناست که وقتی آنها موفق می شوند، اطمینان دارند که می توانند بر چیزهای دیگر غلبه کنند.
منطقه راحتی آنها گسترش می یابد و آنها با اشتیاق شروع به نزدیک شدن به ناشناخته ها می کنند.
اگر اولین بار موفق نشدند، که احتمالاً موفق نمی شوند، به آنها کمک کنید تا دوباره روی پای خود بیاستاند و در سریع ترین زمان ممکن دوباره تلاش کنند. این می تواند از داشتن یک تجربه منفی و تاثیر مخرب آن بر روی اعتماد به نفس آنها جلوگیری کند. در عوض، تلاش مجدد و موفقیت، مهم نیست که چقدر طول بکشد، تمرکز و عزم آنها را افزایش می دهد تا در صدر قرار بگیرند.
6. رد و شکست دوباره
شکست بخشی از زندگی است. اما آنچه افراد توانمند را از کسانی که شکست را می پذیرند جدا می کند نحوه استفاده از آن است.
مقابله با شکست به معنای یادگیری از آن و استفاده از آن برای بهتر شدن است. هر شکست می تواند به عنوان یافتن راهی برای انجام ندادن کاری تلقی شود، به این معنی که شما یک قدم به یافتن آنچه که کارساز است نزدیک تر هستید.
هر زمان که یک کارآفرین انعطاف پذیر پاسخ «نه» را به یک درخواست یا پیشنهاد می شنود، آن را به «هنوز نه» تعبیر می کند. فقط به این دلیل که خریدار یا سرمایهگذار در حال حاضر برای آنها مناسب نیست، به این معنی نیست که هرگز چنین نخواهند شد. این فقط به این معنی است که آنها باید کاری متفاوت انجام دهند. شاید این بدان معناست که آنها اصلاً به شخص مناسبی توجه نمی کنند.
ما نمی توانیم هر بار پیروز شویم. حتی مشاغل غول پیکر مانند اپل و مایکروسافت بازار را با یکدیگر به اشتراک می گذارند. هر دو نمی توانند همیشه برنده شوند. به تلاش ادامه دهید و مدام بپرسید و مفهوم شکست برای کودکان را مجدداً مشخص کنید. این شعار مفید را به یاد داشته باشید: “شما برنده می شوید یا یاد می گیرید”.
7. آن را شخصی نگیرید
ممکن است شکست و رد شدن را شخصی در نظر بگیریم و احساس کنیم قربانی شدهایم. با این حال، این می تواند منجر به الگوهای فکری غیرمفید و احساس درماندگی و کم ارزشی شود. یک طرز فکر انعطاف پذیر مستلزم آن است که شکست و طرد شدن را به عنوان قضاوتی در مورد شخص یا هر چیز دیگری تلقی نکند!
این امکان وجود دارد که با سخت کوشی، یافتن یک مسیر جدید یا درخواست کمک، از چالش ها عقب نشینی کنید. از طرد شدن به عنوان راهی برای یادگیری و تأمل استفاده کنید، اما آن را شخصی نگیرید. به احتمال زیاد در مورد شما نیست.
اگر یک جوان تحت مراقبت شما نسبت به طرد شدن احساس ناراحتی می کند، توجه او را به اینکه چگونه دوباره تلاش می کند و این بار چه چیزی را تغییر خواهد داد، هدایت کنید. به آنها کمک کنید راه رو به جلو را پیدا کنند.
8. داستان های انعطاف پذیری را به اشتراک بگذارید
الگوها فوق العاده قدرتمند هستند. بچه ها از تجربیات خودشان یاد می گیرند، اما تجربیات دیگران نیز می تواند بسیار آموزنده باشد. با آنها در مورد زمان هایی صحبت کنید که با چالشی روبرو شده اید که در نهایت با پشتکار و انعطاف پذیری بر آن غلبه کرده اید.
داستان هایی درباره اعضای خانواده یا سایر افرادی که می شناسند در مورد انعطاف پذیر بودن برای آنها بیان کنید.
الهام بیشتری می خواهید؟ داستانها، فیلمها و مستندهای مربوط به افرادی را که با نشان دادن اراده و انعطافپذیری بر سختیها غلبه کردهاند، بیابید.
9. پاسخ های عاطفی را درک کنید
داشتن یک واکنش عاطفی به شکست کاملاً طبیعی است. آنچه مهم است شناخت واکنش عاطفی و توسعه خودآگاهی است. این می تواند ابزار بسیار قدرتمندی باشد اگر از سنین پایین توسعه یابد.
از کودک بپرسید که در مورد یک موقعیت چه احساسی دارد. از آنها بخواهید آن احساس و آنچه را که انجام دادن یا گفتن آن احساس می کنند را توصیف کنند. از آنها بپرسید که آیا می توانند احساس متفاوتی داشته باشند. در آغوش گرفتن و درک آنها می تواند منجر به هدایت فعالانه انرژی به یک ذهنیت جایگزین شود.
10. نکات مثبت را بیابید
تقریباً با هر چیز بدی که اتفاق میافتد، یک جنبه مثبت نیز وجود دارد. بستنی شما روی زمین افتاد؟ خوب. فرصتی برای تجدید نظر در انتخاب دسر. برنامه تلویزیونی مورد علاقه شما لغو شد؟ اکنون زمان خواندن کتابی است که چند وقت است می خواهید شروع کنید.
شرطی کردن مغز برای یافتن نکات مثبت در هر موقعیتی، راهی فوق العاده برای غلبه بر ضرر خود و استفاده حداکثری از زمان محدود خود در زمین است. زندگی برای غم و اندوه پایدار خیلی کوتاه است.
11. همیشه مشکلات آنها را حل نکنید
درست کردن همه چیز برای بچه ها واقعاً آسان است، اما همیشه بهترین کار نیست. دو دلیل وجود دارد:
- می آموزد که اشتباه کردن یا تلاش نکردن عواقبی ندارد.
- به آنها می آموزد که برای راه حل یا رفع چالش های خود به دیگران تکیه کنند.
اگر کودک یاد بگیرد که باید کاری را درست انجام دهد، در اولین بار تلاش بیشتری می کند. اگر اشتباه کنند، دوباره تلاش خواهند کرد. رها کردن آنها برای اصلاح کارها، اخلاق کاری، تفکر عملی و انعطاف پذیری آنها را بهبود می بخشد.
12. به آنها کمک کنید تا دیدگاه خود را پیدا کنند
یافتن دیدگاه در هنگام احساس ترس، عصبانیت یا عصبی بودن مهارت مفیدی است، اما در لحظه می تواند فوق العاده چالش برانگیز باشد. اگر تا به حال برای شما پیش آمده است که کسی به شما بگوید که وقتی احساس گیجی می کنید آرام باشید، متوجه منظور ما خواهید شد! به آنها کمک کنید بفهمند چه چیزی باعث تحریک آنها شده و چرا.
هر چقدر هم که سخت باشد، رهایی از احساسات غیرمفید با ردیابی به محرک و یافتن دیدگاه، چیزی است که در کودکی ارزش رشد دارد. بسیاری از چالشهایی که فرزندان ما با آنها روبرو هستند، مشکلات جهان اول هستند، و به خاطر سپردن این موضوع میتواند به جلوگیری از ایجاد مشکل کمک کند.
13. شکرگزاری را تمرین کنید
تمرین قدردانی کاری است که بیشتر ما می توانیم بیشتر آن را انجام دهیم. سپاسگزار بودن تاکید می کند که حتی اگر بعضی چیزها مطابق با ما پیش نمی روند، چیزهایی در زندگی وجود دارد که ما از داشتن آنها سپاسگزاریم. قدردانی نمی تواند در کنار غم و اندوه یا مقایسه وجود داشته باشد. تمرکز بر قدردانی میتواند باعث شود که شکستها یا اشتباهات ما در طرح بزرگ کارها کمتر برجسته شوند.
در پایان هر روز یا در وقت شام، سعی کنید سه چیز را به اشتراک بگذارید.
14. راه حل بیابید
وقتی مشکلی پیش میآید، تمرکز روی مشکل و شروع نگرانی در مورد همه چیزهای بدی که ممکن است به وجود بیاید، واقعاً آسان است. خیلی بهتر است که با راه حل هماهنگ شوید. سوالات مبتنی بر راه حل بپرسید. چگونه می خواهم این را بهتر کنم؟ بهترین مرحله بعدی چیست؟ برای رفع این مشکل به چه چیزی نیاز دارم؟
رفتن به حالت حل مسئله و سپس اقدام بر اساس آن، به این معنی است که ما در حال کالیبره کردن راه حل هستیم و به این معنی است که به احتمال زیاد وضعیت خود را بهبود می دهیم. توجه به آنچه اتفاق افتاده است و حدس و گمان در مورد عواقب آن هیچ کمکی نخواهد کرد.
15. شکست بخشی از سفر است، پس روی اهداف خود تمرکز کنید
سفر به سوی موفقیت یک مسیر مستقیم نیست. در طول مسیر دست اندازها و مسیرهای انحرافی وجود خواهد داشت. نکته کلیدی این است که انتظار داشته باشید این اتفاقات رخ دهد یا حداقل اگر اتفاقی بیفتد کاملاً منحرف نشوید.
با داشتن اهداف بلندمدت یا چشم انداز، حس هدفمندی بیشتری را در کودک خود ایجاد کنید. اگر می خواهند در مدرسه، ورزش یا سرگرمی دیگری موفق باشند، یک امتحان بد، درس یا مسابقه به این معنی نیست که به هدف خود نمی رسند. شکستهای کوتاهمدت نشاندهنده عدم موفقیت های بلندمدت نیستند.
16. خود انعطاف پذیری را مدل کنید
بچه ها مثل اسفنج هستند. آنها همه چیز را در اطراف خود جذب می کنند و از زبان و رفتار کسانی که بیشترین زمان را با آنها می گذرانند تقلید می کنند. این بدان معنی است که شما می توانید با نشان دادن انعطاف پذیری خود تأثیر زیادی بر انعطاف پذیری آنها داشته باشید.
دفعه بعد که احساس استرس کردید یا با مشکلی مواجه شدید، به یاد داشته باشید که نحوه برخورد شما با آن، نشانگر نحوه برخورد آنها با موارد مشابه در آینده خواهد بود.
نفس کشیدن، ارزیابی موقعیت و یافتن راه حل را تمرین کنید. ما می دانیم که گفتنش آسان تر از انجام دادن است، اما شاید یادآوری اینکه کسی از اعمال شما درس می گیرد ضروری باشد.
تاب آوری در کودکان برای بهزیستی و موفقیت و شادکامی طولانی مدت آنها بسیار مهم است. ترفندهای کوچک در نحوه چارچوب بندی موقعیت ها و صحبت با آنها می تواند تنها چیزی باشد که آنها برای ایجاد این کیفیت در سال های آینده خود نیاز دارند.